1- تعریف نمایش درمانی

نمایش درمانی، درمانی کمکی، گروهی و غیر دارویی است که برای مداوای بسیاری از عارضه های روحی و روانی مورد استفاده قرار می گیرد. در این شیوه مراجع در شرایط نقش گزاری روانی قرار می گیرد تا نقشی را ایفا کند که با آنچه او را آزار می دهد، رابطه ی مستقیم دارد و در ورای این نقش آفرینی است که فرد به برون ریزی احساسی و آرامش روحی و روانی می رسد، نمایش درمانی راهی برای تمرین زندگی است، شیوه ای درمانی مبتنی بر بازی گروهی، برای بروز خلاقیت، آموزش و نوآوری و تمرین حس مشارکت جویی در امور اجتماعی» (1)
 

۲- بوعلی سینا نخستین نمایش درمانگر

«بوعلی سینا»(2) فیلسوف و پزشک بزرگ ایرانی، نخستین فردی است که از نمایش برای مداوا و درمان بیمارانش استفاده کرده است، این پزشک دورهی اسلامی در حوزه ی علم فلسفه هم از سرآمدان زمان خود بوده است، اما شهرت جهانی وی بیشتر به واسطه ی نظریات و فعالیت های او در حوزه ی طب وعلم پزشکی است، شاید تا کنون کسی کمتر تصور کرده باشد که بوعلی سینا روان پزشک و روان نمایشگر هم بوده است، به تعبیری او از جمله پیشگامان علمی است که امروزه با نام «نمایش درمانی» در جهان مطرح شده است؛ این ادعا سخن گزافی نیست، زیرا براستدلال های علمی و منطقی و تاریخی بنا شده است که در سطور پیش رو بیشتر راجع به آن سخن خواهیم راند.
 
اما امروزه «ژاکوب لویی مورنو»(3) رومانیایی را پدر علم نمایش درمانی مدرن در جهان می شناسند. هرچند شکی نیست که بوعلی سینا، نخستین فردی است که از این شیوه ی درمان غیر دارویی بهره گرفته است و او را باید بنیان گذار شیوه ی نمایش درمانی در جهان به شمار آورد؛ اما آنچه مسلم است «مورنو» با ارایه ی تئوری های ساختاری به طور متمرکز بر روی فرآیند نمایش درمانی کار کرده و نظریات بسیار مهمی در این عرصه ارایه کرده است، به همین دلیل است که او را پدر نمایش درمانی مدرن در جهان می شناسند.
 
درباره ی قدرت علمی و تجربی بوعلی سینا در درمان های غیردارویی در حوزه ی روان درمانی و آنچه که امروزه با عنوان « نمایش درمانی» از آن یاد می شود، داستان زیبایی نقل شده است که آن را در پی می خوانید.
 
در کتاب چهار مقاله ی «احمد ابن عمربن على نظامی عروضی سمرقندی»(4) که در حدود سال پانصد و پنجاه هجری قمری به رشته ی تحریر درآمده، چنین نوشته شده است: در زمانی که بوعلی سینا در دربار «شیرین»(5) معروف به «ملکه سیده خاتون» حاکم سرزمین «ری» به کار دیوانی مشغول بود، فعالیت های طبی و درمانی و همچنین فلسفی خود را نیز ادامه می داد. در آن زمان ری پس از «نیشابور» بزرگترین شهر در منطقه مشرق زمین به شمار می آمد. عمارت های سلطنتی، جمعیت انبوه و فراوانی نعمت، سیمایی زنده و پر جنب و جوش به این شهر تاریخی بخشیده بود.
 
«شیرین» دختر «سپهبد شروین» پس از مرگ شوهرش «علی بویه حکومت ری را به دست گرفت در این زمان فرزند جوانش «مجد الدوله» مبتلا به بیماری «مالیخولیا» شده بود، وی از بوعلی سینا خواست تا برای درمان فرزندش کاری بکند، استاد به کاخ سلطنتی آمد و در سرایی مسکن گزید و از همان روزهای نخست، معالجه ی مجدالدوله را آغاز کرد.
 
«نظامی عروضی»، شاعر بزرگ پارسی گوی، در کتاب «چهار مقاله» داستان ابداع شیوه نمایش درمانی را در قالب روایتی شیرین و شنیدنی چنین بیان کرده است:
 
مجدالدوله دچار بیماری مالیخولیا شده بود و خیال می کرد که «گاو» شده وهمه روزه بانگ سر می داد... که «مرا بکشید که از گوشت من غذایی لذیذ و نیکو به دست می آید.» روزی بوعلی لباس قصابان به تن کرد و با صدایی بلند گفت: آن گاو (پسرجوان) را بشارت دهید که قصاب می آید تا او را بکشد، خبر را به آن جوان گفتند تا مهیای ذبح شود، پس خواجه بوعلی سینا بر در سرای بیمار آمد، کاردی به دست گرفته و در کسوت نمایشی یک قصاب گفت: این گاو کجاست تا او را بکشم ؟ آن جوان هم چون گاو، بانگی کرد که من این جا هستم و مهیای ذبح شدنم.
 
خواجه گفت: به میان سرا آریدش و دست و پای ببندید و فرو افکنید تا او را حلال کنم، بیمار چون آن شنید، بدوید و به میان سرای آمد و بر پهلوی راست خفت و پای او را سخت با رسن ببستند، پس خواجه بوعلی سینا بیامد و کارد بر کارد مالید و فرونشست و دست بر پهلوی او نهاد چنان که عادت قصابان بود.
 
پس گفت: این چه گاو لاغری است !؟ این را نشاید کشتن ، گوشتی ندارد، علف دهیدش تا فربه شود و سپس او را بخوریم، پس، بوعلی برخاست و بیرون آمد و گفت، دست و پای او را بگشایید و خوردنی آن چه فرمایم پیش او برید و او را گویید بخور تا زودتر فربه شوی، چنان کردند که خواجه گفت. او بشنودی و بخوردی بر آن امید که فربه شود تا او را بکشد.
 
پس اطباء با این روش دست به معالجت او برگشادند چنان که خواجه بوعلی فرموده بود. پس از یک ماه که داروهای بوعلی را به بهانه فربه شدن نوشید، صحت یافت. این حکایت در کتاب «هفت اورنگ» نوشته ی «عبد الرحمان جامی» نیز چنین آمده است:
 
بود در عهد بوعلی سینا
آن به کنه اصول طب بینا
ز آل بویه یکی ستوده خصال شد
ز مالیخولیا پریشان حال شد
بانگ می زد که کم بود در ده
هیچ گاوی بسان من فربه
آشپز گر پزد هریسه ز من
گرددش گنج سیم، کیسه ز من
زود باشید حلق من ببرید!
به دکان هریسه پز سپرید!
صبح تا شام حال او این بود
با حریفان مقال او این بود
نگذشتی ز روز و شب دانگی
که چو گاوان نبودی اش بانگی
که به زودی به کارد یا خنجر
بکشیدم که میشوم لاغر!
تا به جایی رسید کو نه غذا
خورده ای از دست هیچ کس، نه دوا
اهل طب راه عجز بسپردند
استعانت به بوعلی بردند
گفت سویش قدم نهید از راه
مژده گویان! که بامداد پگاه
می رسد بهر کشتن ات به شتاب
دشنه در دست، خواجه ی قصاب
رفت ازین مژده زو گرانی ها
کرد اظهار شادمانی ها
بامدادان که بوعلی برخاست
شد سوی منزلش که: گاو کجاست؟
آمد و خفت در میان سرای
که منم گاو، هان و هان، پیش آی!
بوعلی دست و پاش سخت ببست
کارد بر کارد تیز کرد و نشست
برد قصاب وار کف، سوی اش
دید هنجار پشت و پهلویش
گفت کاین گاو لاغر است هنوز
مصلحت نیست کشتن اش امروز
چند روزیش بر علف بندید!
یک زمان اش گرسنه مپسندید
تا چو فربه شود، برانم تیغ
نبود افسوس ذبح او و دریغ
دست و پایش ز بند بگشادند
خوردنی هاش پیش بنهادند
هر چه دادندش از غذا و دوا
همه را خورد بی خلاف و ابا
تا چو گاوان از آن شود فربه
شد خود او را خیال گاوی، به
 
این حکایت بیانگر این واقعیت است که بوعلی سینا نخستین نمایش درمانگری است که با شیوه ای کاملا آموزشی و نمایشی در راه درمان بیماران خود تلاش کرده است؛ زیرا هم در تشخیص، هم در درمان و هم در پیشگیری به درستی و متفاوت نسبت به اطبای زمان خود عمل کرده است.


 

۳- نمایش درمانی مدرن

«ژاکوب لویی مورنو» روان شناس بزرگ رومانیایی، بنیان گذارشیوه ی نمایش درمانی مدرن است. به عقیده ی وی در تمام اختلالات روان شناختی می توان از اصول نمایش درمانی به عنوان روشی درمانی، آموزشی و مفید بهره گرفت.
 
وی کاربرد نمایش درمانی را تنها به بیماران محدود نمی کند و معتقد است این روش را می توان برای همه ی افراد به کار برد. به باور «مورنو» نمایش درمانی در اصلاح رفتاری تبهکاران، مجرمان، افراد عادی و جمعیت ها و موسسه ها ، مراکز آموزش و تربیت کودکان ونوجوانان و ... مورد استفاده قرار می گیرد.
 
به عقیده ی او با توجه به اهمیت جنبه ی پرورشی و آموزشی از این ظرفیت برای آموزش کودکان می توان بهره های بسیار برد. وی می گوید از این روش درمانی در موقعیت های مشاوره ای، ازدواج، مشکلات مراکز صنعتی و به طور کلی برای کلیه ی مشاوره ها و راهنمایی ها می توان استفاده کرد.
 
«مورنو» معتقد است : نمایش درمانی یکی از روش های درمان گروهی است که در آن ساختار ش خصیت تناقضات فردی و کمبودها و نارسایی های روحی و روانی افراد با شیوه های مختلف نمایشی مورد ارزیابی قرار می گیرد. (6)
 
نمایش درمانی شیوه ای نوین در درمان عارضه های روحی و روانی افراد نیازمندی است که پس از معاینات مکرر روان پزشکی علائم بالینی بیماری آنها به اثبات رسیده است و با تجویز دارو توسط روان پزشک این علائم تحت کنترل قرار گرفته و روان درمانگر با مدد گرفتن از تکنیک های خاص نمایشی در راه سلامت شخصیت و بازتوانی و کشف استعدادها و پرورش خلاقیت و نوآوری در وی تلاش می کند. (7)
 
نمایش درمانی بخشی از هنر درمانی است که این شانس را به فرد می دهد تا نقش های جدید را با دقت تمرین کند و خودش را در قالب یک سرپرست در محوطه ی نمایش و اعضای گروه بهتر ببینند. «نمایش درمانی روشی درمانی است که می توان از طریق آن به ش خص کمک کرد تا ابعاد روان شناختی مسأله اش را کشف کند، در این روش فرد از طریق به نمایش در آوردن آن مسایل نه فقط از راه گفت و گو بلکه با عمل نمایشی به بازنگری و ترمیم مسأله اش می پردازد. نمایش درمانی با روان درمانی و به خصوص روان درمانی گروهی ریشه مشترک دارد.» (8)
 
اما «بلاتر»، دیگر نظریه پرداز حوزه نمایش درمانی مدرن، معتقد است: «نقش گزاری روانی عبارت است از یک روش گروه درمانی که در آن خصوصیات برجسته ی شخصیت، ارتباطات بین فردی، تعارضات، کشمکش های روانی، اختلالات احساسی و عاطفی توسط روش های مختلف نمایشی مورد بررسی و مشاهده قرار می گیرد. به عقیده ی او استفاده از نقش گزاری روانی ممکن است به عنوان آمیزه ای از روان درمانی و آموزش مهارت های اجتماعی برای معالجه بیماران مبتلا به عارضه های روحی و روانی ( اسکیزوفرنیک) در نظر گرفته شود که به بیماران اجازه می دهد تا به درک وسیع تری از احساسات خود در رابطه با محیط و دیگران برسند.» (9)
 
«یالوم Yalom» ، دیگر نظریه پرداز این حوزه، نمایش درمانی را نقش گزاری روانی می داند و معتقد است: «این شیوه ی درمانی یکی از انواع گروه درمانی است. به نظر او در این روش، اعضا به عمل و فعالیتی اقدام می کنند تا از طریق نقش خود در موقعیتی شبیه به زندگی واقعی بتوانند بهتر و دقیق تر انگیزه ها و احساسات خود را بشناسند و با پرورش استعدادهای نهفته ی خود دست یابند و به بیان دیگر از طریق نقش گزاری روانی بتوانند به خود شناسی نائل آیند. (10)
 
دراین باره «بیلانسکاوBelanskav»، دیگر صاحب نظر حوزه ی نمایش درمانی معتقد است: «نقش گزاری روانی باعث شفاف شدن احساسات واقعگرا و ایجاد فضای امن و انگیزه در فرد می شود. به باور او در نقش گزاری روانی، افراد با ایفای نقش های ساده، ناخودآگاه ذهنی خود را تخلیه کرده و در عین حال به علت برون ریزی هیجانی احساس لذت و آرامش کرده و با استفاده از حرکات و تبدیل به عمل سازی احساسات، خشم ها و پرخاشگری هایشان را نشان میدهند و هم چنین طبق بررسی به عمل آمده در مدت زمانی کوتاه، بیشترین نتیجه از برون ریزی عاطفی ، بصیرت، تصحیح عادات و افزایش اعتماد به نفس با این روش به دست می آید و حتی زمان بستری شدن بیماران نیز کاهش می یابد.» (11)
 
هم چنین در این باره «گلدمنGoldman»، معتقد است: «نقش گزاری روانی اغلب با شکل گروه درمانی یکی از راه های توان بخشی است و از آن جایی که توان بخشی خود یک فرآیند پویای خلاقانه و آموزشی است، نیاز به همکاری گروهی افراد متخصص در این زمینه است.» (12)
 
در این نظریات آنچه که بیش از همه به نظر می رسد، این واقعیت است که نمایش درمانی، فن درمانگری براساس بداهه سازی صحنه های نمایشی و موضوع معین توسط گروهی از افراد است که مشکل روانی مشابه ی دارند. درمانگران معمولا در بازی نمایشی مشارکت دارند و در عین حال به تحلیل و جهت دادن به آن می پردازند.
 
در تعریف نمایش درمانی هم چنین می توان گفت: «نمایش درمانی یکی از روش های گروه درمانی است که در آن تلاش می شود تا به کمک شیوه های مختلف نمایشی و به کارگیری اطلاعات بالینی و روان شناختی تعارضات شخصیتی و کشمکش های روانی شخص مراجع کننده شناخته شده و مورد بررسی قرار گیرد.» (13)
 
مبنای نمایش درمانی بر بداهه پردازی و بروز خلاقیت است. در این روش گاه طرحی نوشته شده، در دست است که با اهداف درمانی مشخصی نگاشته شده است اما عموما همهی فرآیند اجرایی بر اساس بازی بداهه است و متنی در کار نیست و هم چنین ش خصی به عنوان کارگردان یا نمایش درمانگر که بر مراحل انجام پروسه ی نمایش درمانی نظارت دارد.


 

۴- ویژگی های نمایش درمانی مدرن

در نمایش درمانی مدرن، ارتباط، میان بخش آگاه و ناخودآگاه ذهن برقرار می شود و فرآیندهای عاطفی شکل می گیرد که می تواند مقدمه فرآیندهای شناختی باشد. مهمترین ویژگی هایی که نمایش درمانی را از فرآیند عاطفی به فرآیند شناختی مرتبط می سازد، به شرح زیر است:
 
۱) نمایش درمانی بر اساس عنصر بداهه پردازی، باعث برونریزی خلاقیت و خودجوشی در فرد می شود.
۲) نمایش درمانی فضایی است که در آن تصاویر درونی تجسم پیدا می کنند و به شکل عینی، نمود می یابند.
۳) در نمایش درمانی ناممکن ها هم ممکن است و همین امکانات فرا واقع به فرد اجازه می دهد چیزهایی را که در زندگی واقعی تجربه نکرده، در فضایی نمایشی و آزاد تجربه کند و بیازماید.
۴) نمایش درمانی ورای زبان حرکت می کند و اساس آن بر عمل است.
5) زبان نمایش درمانی، زبان عمل است و برای فرد موقعیتی را فراهم می آورد که هم بازیگر باشد هم تماشاگر و در نتیجه خود مشاهده گر» را تقویت می سازد.
۶) نمایش درمانی گروه را به همدلی، ارتباط و همذات پنداری وا می دارد.
۷) در نمایش درمانی، بازی، رکن اصلی فرآیند اجرایی و هدف آن، درمان است.
۸) نمایش درمانی سبب درگیری ش خصیت محوری با موقعیت و درک فضا و نمادها می شود و به این ترتیب نیمکره ی راست مغز تحریک می شود و باعث افزایش آگاهی و حافظه ی عاطفی می شود.
 

۵- نمایش درمانی، تئاتر درمانی نیست

نمایش درمانی، تئاتر درمانی نیست ؛ پایان نمایش درمانی آغاز تئاتر درمانی است. در نمایش درمانی عموما تئاتری اتفاق نمی افتد و «کارگردانی» به مفهوم تئاتری آن انجام نمی شود، «متن» یا آنچه در تولید تئاتر به آن نمایش نامه می گویند، در کار نیست«بازیگری» به مفهوم تئاتری آن هم اتفاق نمی افتد و مسأله «توهم داستانی» و حس «همذات پنداری» به مفهوم تئاتری آن مد نظر نیست تا مخاطب غرق در قصه شود.» (14)
 
«تئاتر درمانی» اصولا به تئاتری گفته می شود که بر اساس شاخصه های تئاتریکال و با نگاهی روان شناسانه در شخصیت پردازی، کارگردانی و بازیگری و حتی طراحی صحنه و نور و... تولید می شود. اگر بخواهیم مثالی بزنیم، می توانیم به نمایش نامه ی « باغ وحش شیشه ای» اثر ماندگار «تنسی ویلیامز Tennesse Wiliams » یا نمایشنامه ی «گوشه نشینان آلتونا» اثر «ژان پل سارترJean Paul Sartre» به عنوان آثاری اشاره کرد که تئاتر روان شناسانه و یا به قولی تئاتر درمانی هستند.
 
تئاتر درمانی، اصولا نمونه های خود را از دنیای واقعی پیرامونش می گیرد به این معنی که ش خصیت ها در اجتماع مثالی و انسانی محسوس و ملموس هستند و نویسنده با نوشتن متن سعی در بیان مسایل شخصیتی دارد و این تئاتر برای گروه تماشاگرانی اجرا می شود که انتخاب گر هستند و هرگز برای درمان به مفهوم پزشکی و روان پزشکی آن در سالن حضور نیافته اند.
 
اما نمایش درمانی اصولا برای فردی یا افرادی استفاده می شود که مبحث (درمان، تشخیص و مداوا) در مورد آنها صدق می کند یعنی دچار عارضه ای شده اند که علم پزشکی و روانپزشکی برآن صحه می گذارد، در این بین نمایش درمانگر تلاش می کند تا به کمک نمایش درمانی او را مداوا کند.
 
«نمایش درمانی اصولا تماشاگر محور نیست مگر مخاطبان در جایگاه درمان جو یا گروه متخصصین طالب دانستن فن نمایش درمانی باشند.» (15)
 
این درحالی است که «تئاتر درمانی بنا برذات تولید تئاتر بدون تماشاگر اصلا مفهومی ندارد، نمایش درمانی بیشتر یک بازی نمایشی است که با هدف تخلیه و برون ریزی و رسیدن به تعادل، اجرا می شود و در هیچ سبک تئاتری تعریف نمی شود.» (16)
 
نمایش درمانی به دنبال حل مشکلات افرادی است که در بیان مسایل شان دچار مشکل شخصیتی شده اند. آن هنگام که نمایش درمانی پایان می یابد، تئاتر درمانی تازه آغاز می شود، زیرا مهم ترین هدف در نمایش درمانی برون ریزی احساسی و رسیدن به تعادل رفتاری و تقویت ارتباطات بین فردی برای اشخاصی است که درگیر مسأله ای شده اند و در سطحی گسترده تر، هدف نمایش درمانی تقویت ارتباطات اجتماعی افرادی است که یکی از فعالیت های اجتماعی آنها می تواند تئاتر باشد.
 
در نمایش درمانی درمانگر تنها خلق موقعیت می کند و فرد در موقعیت نمایشی قرار می گیرد تا به تخلیه و بیان مسأله اش بپردازد ، نمایش درمانی اصولا یک بازتوانی است در راه سلامت افرادی که از اجتماع یا عقب مانده اند یا در درک مسایل اجتماعی از سرعت کمتری نسبت به دیگر هم نوعان خود برخوردارند.
 
این در حالی است که در «تئاتر درمانی عموما به دنبال اندیشه و تفکر می گردیم تا آن را با گروه تماشاگران به شور بنشینیم؛ یعنی اندیشه محوری هدف اصلی تئاتر درمانی است در حالی که در نمایش درمانی، اصل مداوا و توانبخشی و برون ریزی مد نظر است.» (17)
 
نمایش درمانی نوعی کاوش علمی برای دریافت حقیقت از طریق شیوه های نمایشی است که در این روش درمانگر با دو عنصر «عمل» و «مشاهدهی فعالانه سر و کار دارد و برای دست یابی به این دو عنصر مطلق به تولید تئاتر فکر نمی کند، زیرا نمایش تنها ابزاری است برای به تعادل رساندن فرد و هدف گروه، اصولا تولید تئاتر نیست بلکه هدف، درمان است. در نمایش درمانی اگر تماشاگر ضمنی هم وجود داشته باشد، باهدف است و آنها باید حضوری فعالانه در اجرای نمایش داشته باشند و به نوعی خود را دخیل در فرآیند نمایشی می دانند.» (18)
 
نمایش درمانی در مراکز درمان افرادی که دچار عارضه ی اعصاب و روان هستند، روشی موثر در توانبخشی آنها است. افرادی که به هر دلیل دچار عارضه ی روحی و روانی شده اند؛ در این مسیر نمایش درمانگر با کمک تیم درمان و تکنیک های خاص نمایشی که براساس خصوصیات بالینی افراد مراجعه کننده انتخاب می شود ، آنها را در مسیر شناخت درست و اصولی از روحیات خود برای رسیدن به سطحی معقول در روابط اجتماعی و بین فردی که به تبع آن منجر به کاهش مدت زمان بستری در بیمارستان و تغییرات معنی دار در رفتار و کردار آنها می شود، یاری می رساند.
 
نمایش درمانی، روشی درمانی است که به کمک شیوه های اجرای نمایش هم به شکل گروهی و هم به شکل انفرادی برای درمان و رشد شخصیتی افراد مورد استفاده قرار می گیرد. این روش امروزه به شکلی گسترده در تمام دنیا در حال استفاده و تجربه کردن است.
 
نمایش درمانی از روش های روان درمانی گروهی است که با بهره گیری از امکانات مشترک دو رشته ی تئاتر و روان شناسی سعی می کند، شیوه ی درست زندگی کردن را به افراد آموزش دهد. نمایش درمانی مکتب فکری مستقلی نیست بلکه مجموعه ای از اصول و روش هایی است که کامل کننده ی روی کرد چند وجهی روان درمانی برای رشد و توسعه ی فردی است.


 

۶- روی کردهای نمایش درمانی

نمایش درمانی در موقعیت های غیر بالینی نیز کاربرد موثری دارد. چنانچه اجرای نقش در تعلیم و تربیت، مشاغل و صنعت و در برنامه های پرورش روحی یا اصلاح ساختار جامعه و حتی پیدا کردن راه حل مسأله یا فقط برای تفریح در زندگی روزمره مناسب است. هر چند که نمایش درمانی بیشترین اثر را در موقعیت های گروهی (گروه درمانی دارد اما با انطباق روش های آن در فرایند درمانی تحلیلی خانواده، ازدواج، زوج درمانی و حتی درمان انفرادی نیز به کار می رود.
 
اصولا نمایش درمانی عمق بیشتری به درک پدیده فردیت و روانشناختی اجتماعی می بخشد. امروزه این شیوه درمان کمکی به جایگاهی رسیده است که روی کردهای آن را در موارد مختلفی چون رفتاری شناختی خانواده درمانی درمان با روی کرد گشتالتی و سایر موارد تحت نفوذ آن قرار گرفته است، به طوری که نمایش درمانی و روان کاوی در اروپا و جنوب آمریکا بیش از ایالات متحده شناخته شده است و در دهه های گذشته درک تأثیر متقابل روش های تجربی و روان کاوی افزایش قابل توجهی پیدا کرده است که تأثیرات آن در کشورهای مختلف و با روش های مختلف به خوبی دیده شده است.
 
«نمایش درمانی، روشی است که به شخص کمک می کند تا ابعاد روان شناختی مسأله اش را کشف کند. بدین ترتیب که فرد با به نمایش درآوردن آنها و نه فقط از راه گفت وگو بلکه با عمل نمایشی به بازنگری مشکل خود می پردازد و در راه حل آن مسأله قدم بر می دارد.» (19)
 
شکل اصلی و محتوایی جلسه های نمایش درمانی معمولا یکسان است. در هر جلسه باید به دنبال شیوه ای بود که بتوان از طریق آن، نیازهای توان بخشی، درمانی و نیروهای خلاق و بالقوه ی فرد یا گروه و ارتباط آنها را با روند اصلی نمایش درمانی پیدا کرد.
 
جلسات نمایش درمانی باید ساختار محکمی داشته باشند، اهداف آنها کاملا مشخص باشند و شکل و محتوای جلسات با توافق گروه معین شوند. در نمایش درمانی براساس ویژگی های اقلیمی و فرهنگی و مفاهیم نهفته در نوع استفاده از روش ها به واژه های متفاوتی برمی خوریم. واژگانی چون «اجرای نقشRole Playing» به جای نمایش درمانی. برخی از افراد واژه ی «روانیPsycho» را به منزله ی پیشوند به کار می گیرند. توجه کنیم که در زبان انگلیسی، سایکودرام، معادل فارسی روان نمایشگری است. پیشوند «روان» مفهوم جنون ،غیرعادی بودن، عصبی یا حتی اجتماع ستیزی را به ذهن متبادر می سازد. به همین دلیل ما عنوان «نمایش درمانی» را مد نظر قرار داده ایم، زیرا همواره نمایش یکی از ارکان اصلی این شیوه ی درمانی است و در نمایش درمانی اصولا تئاتری اتفاق نمی افتد. در نمایش درمانی، درمان هم تعریفی خاصی دارد که چندان با تعریف درمان دارویی همخوانی ندارد. گاه نگه داشتن مددجو در شرایط موجود زیستی و جلوگیری از افت زندگی فردی وی مورد نظر است و اصولا درمان به مفهوم توان بخش ساختن فرد در مواجهه با امور فردی و اجتماعی و ارتقای سطح زندگی اوست.
 
هم چنین پسوند «درام» مفاهیم اغراق و مبالغه، هیجان هیستری گونه و دست کاری کردن را در ذهن شنونده در هم می آمیزد. هم چنین گردانندگان نمایش درمانی از واژگان متنوعی مانند «شیوه های اجرا Action techniques »  یا «اجرای نقش بالینیClinical role playing» استفاده می کنند.
 
در هر صورت نمایش درمانی، شامل القای یک داستان روانی یا یک قطعه ی تئاتری نیست. هم چنین نمایش درمانی، مشابه آگهی های تبلیغاتی روزنامه ها و وسایل ارتباط جمعی در مورد یک رویداد خبری سرشار از جنبه های روانی نیست. باید به این نکات توجه کرد، زیرا موارد ذکر شده فاقد ویژگی های درونی نمایش درمانی است.
 
در واقع نمایش درمانی، روشی است که در آن شرکت کننده الگوهای واکنشی عادتی و همیشگی خود را به تعلیق در می آورد و روش های دیگر را می آزماید.
 
نمایش درمانی، روشی است کمکی در درمان که در خدمت خلاقیت، شفابخشی و خردمندی و نقطه مقابل اجرای تئاتری یک تراژدی خود فریب است.


 

۷- نمایش درمانی با کودکان

در نمایش درمانی با کودکان می توان با پرورش درست تخیل آنها، عنصر خلاقیت را در وجودشان برانگیخت زیرا در عالم خیال است که همواره هر ناممکنی ممکن می شود. نمایش درمانی، قادر است با تحریک قومی تخیل کودکان، خلاقیت آنان را در عالم واقعیت از حالت بالقوه به بالفعل بکشاند.
 
در نمایش درمانی با کودکان این درمانگر است که باید بداند کودکان مخلوقات ساده و در عین حال پیچیده ای هستند که به راحتی نمی توان آنها را فریب داد ؛ اگرچه در شرایط خاص، به سرعت تابع افکار بزرگترها می شوند اما در واقعیت این گونه نیست و تا با خود کنار نیایند، هرگز نمی توان انتظار تابعیت از آنها را داشت.
 
در نمایش درمانی با کودکان، همراهی گروه درمانی عامل اصلی موفقیت یا شکست شما خواهند بود بنابراین اگر در فرآیند درمانی همه ی شرکت کنندگان خود را فعال احساس نکنند، یقینا نتیجه ی مطلوبی به دست نخواهد آمد، زیرا مشارکت فعالانه ی همه ی اعضا از عناصر اصلی فرآیند نمایش درمانی است.
 
در نمایش درمانی با کودکان، آنچه بیش از همه مشاهده می شود، دخالت فعالانه ی همه ی شرکت کنندگان حاضر در جلسه است؛ از مددجو گرفته تا نمایش درمانگر، یاوران نمایشی و دیگر همکاران. شیوه ی درمانی، درگیر کردن همه ی حضار در جلسه و رد و بدل کردن اعمال و حرف ها از جدی و خنده دار، احوال پرسی ها و طرح سوالات عجیب و غریب گرفته تا اظهار نظرها و اعمال نظرهای همکاران، همه و همه باید درمسیری باشد که افراد برای بازی کردن در پروسه ی نمایش درمانی ترغیب شوند.
 
در نمایش درمانی با کودکان می توان با یک جمله ی کوتاه آغاز کرد و آرام آرام آن را گسترش داد. مثلا «اگه تونستی منو بگیری؟» و این جمله، آغازگر بازی نمایشی است که در مراحل بعد، تخلیه و برونریزی احساسی را در پی خواهد داشت؛ یا با استفاده از یک توپ کوچک: «بیا این توپ رو بگیر». این عمل می تواند آغازگر برنامه و بازی نمایشی باشد که تا ساعت ها ادامه پیدا کند.
 
نمایش درمانی برای کودکان به عنوان بهترین وسیله ی آموزشی می تواند به کار گرفته شود. در این شیوه می توان مهارت های ارتباطی را تقویت کرد، به بچه ها اعتماد به نفس داد و کار گروهی را در آنها تشویق کرد. اما این بدین معنی نیست که همیشه باید نمایش درمانی برای آموزش باشد، بلکه گاه نمایش درمانی می تواند با هدف سرگرم کنندگی و تفریحی برگزار شود.
 
در نمایش درمانی، اولین قدم، مهم ترین قدم است؛ به خصوص وقتی با کسانی روبه رو هستیم که هم جوان هستند و هم حساس. این درست زمانی است که شخصیت آنها به راحتی شکل می گیرد و هر نقشی که انتخاب می کنیم، اثر ماندگاری بر آنها خواهد گذاشت.
 
کودکان می توانند هیجان یکدیگر را تحریک کنند؛ در چنین شرایطی مهارت های آنها باید در حدی باشد که بتواند آنها را کنترل کرد، اما به هر حال باید در برابر کودکان، زیرک بود، آنها را درک کرد تا نسبت به بزرگسالان در مقابل واکنش مخاطب، از قدرت انطباق بیشتری برخوردار باشند.
 
اکثر کودکان با کمال میل در برنامه ی نمایش درمانی شرکت می کنند و همان طور که داستان، پیش می رود و گره های داستانی باز می شود، به شخصیت ها کمک می کنند و یا آنها را از انجام کاری باز می دارند.
 
بچه ها دوست دارند تا از شخصیت مورد علاقه شان طرفداری کنند و خود را با او یکی بدانند. از سوی دیگر، رفتار یک شخصیت منفی، آنان را عصبانی می کند و نسبت به بزرگسالان، توانایی و تمایل آن را دارند تا از لحاظ احساسی بیشتر درگیر داستان شوند. آنها آشکارا احساساتشان را بروز می دهند و بلافاصله در مقابل تغییر شیوه ی اجرا واکنش نشان می دهند.
 
تقویت کنترل عاطفی و جسمی، تقویت اعتماد به نفس، تقویت توانایی مشاهده و تقویت قوه ی تحمل و ملاحظه ی دیگران از جمله مهم ترین عواملی است که در اجرای نمایش درمانی در کودکان بروز می یابد.
 
«هیث کوتHeath Coot» از جمله صاحب نظران عرصه نمایش درمانی معتقد است: در این روش درمانی به کودکان کمک می شود تا قوه ی بصیرت و درک خود را ارتقا بخشند. او در اواخر سال های ۱۹۶۰، به نیروی بالقوه و مهم نمایش در زمینه ی خود را به جای دیگران قرار دادن» و «استفاده از تجربه های شخصی برای کمک به فرد تا او بتواند نظرات دیگران را درک کند» اشاره کرد.
 
«کوت»، بر این نکته که کودک می تواند از طریق نمایش، توانایی های خود را کشف کند و آنها را بهبود ببخشد، تأکید فراوان می کند.
 
در فاصله سال های ۱۸۸۰ تا ۱۹۴۰، درباره ی عملکرد نمایش در «رشد شخصیت» و استفاده از آن در تقویت خصلت های شخصیتی و رشد آگاهی های اجتماعی، مقاله های فراوانی نوشته شده است.
 
پس از جنگ جهانی و در فاصله سال های ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰، «کولتورموهلهKulture Muhle »، مجموعه ای از برنامه های آموزشی را که به نقش نمایش در تغییر ساختار شخصیت تکیه داشتند، ارایه کرد و در آلمان، پیشرفت قابل ملاحظه ای در زمینه ی استفاده از بازی های نمایشی در فرآیند درمان، اتفاق افتاد.
 
در این جا یادآور می شوم نمایش، فرآیندی است که کودکان از طریق آن دنیا را بهتر می شناسند و با آن ارتباط سالم تری برقرار می کنند و هم دلی، بصیرت و مهارت های درون فردی آنها رشد می یابد. بنابراین می توان از رابطه ی نمایش با ذهنیات فردی و ساختار شخصیت انسان ها، برای درک و تفاهم بیشتر میان انسان ها و ایجاد ارتباط با دنیا، بهره گرفت. این ویژگی در پیدایش نمایش درمانی، نقش مهمی را ایفا کرد.
 
در سال ۱۹۹۰ «لیند کویست Lnd coest» به آموزش به عنوان «درمان گر حرکات نمایشی» اشاره می کند. به اعتقاد وی یکی از چالش های عمده در عرصه ی نمایش درمانی، کنار آمدن با نظریه های گوناگونی است که در این زمینه وجود دارد. در دوره های نخست آغاز نمایش درمانی، افراد و گروه ها به شکل مستقل از یکدیگر کار می کردند؛ همین مسأله، روی کردها و شیوه های مختلفی را پدید آورد. در مراحل بعدی بود که برنامه های آموزشی و انجمن های ملی مورد تأیید دولت ها پدید آمدند. در این مرحله، تمایل به خلق الگوهای هم گونتر و منسجم تر تئاتر درمانی محسوس بود.
 
در دهه های اخیر، نقش درام در آموزش مسایل تربیتی رواج چشمگیری یافته است. از جمله پیشگامان این حرکت در انگلستان و آمریکا، می توان به «براین وی Brain Way » و«جیم مافتJames Mafft» اشاره کرد که ثابت کردند یادگیری و آموزش دروس مختلف همچون ادبیات، تاریخ و حتی فیزیک و شیمی از طریق «نمایش کارایی بیشتری داشته و درصد علاقه مندی شاگردان را بسیار بالا می برد.
 
حاصل تلاش این دو دانشمند نشان داد که می توان به روش های مختلف، رشد هوشی کودکان را تسریع کرد. در زیر مجموعه ی درام آموزشی، از روش های درام درمانی نیز استفاده می شود و گاه برخی دروس مانند تاریخ از طریق بازی به دانش آموزان آموزش داده می شود؛ زیرا وقتی تاریخ برای دانش آموزان صرفا بازگو شود و یا از روی متن خوانده شود، کسالت بار و خسته کننده می شود، اما اگر دانش آموزان نقش های تاریخی و وقایع را به صورت نمایش درآورند، این درس نه تنها خسته کننده نیست بلکه برای آنها جذاب جلوه کرده و موضوعات و مفاهیم درس تاریخ در خاطرشان نقش می بندد. در نتیجه، معلمان می توانند از طریق شیوه های نمایشی دروس مختلف را بهتر و راحت تر آموزش دهند.
 
همچنین شیوه های نمایشی برای القای مفاهیم و موضوعات گوناگون، علاوه بر دروس آموزشی، تربیت و پرورش دانش آموزان را برای اهداف گوناگون در بر می گیرد. مانند چگونگی رابطه ی صحیح با خانواده، همکلاسی ها، دوستان و دیگر افراد جامعه، رفع و حل مشکلات رفتاری، اضطراب، افسردگی و بی قراری نیز از طریق درام درمانی قابل انجام است.
 
یادگیری درست فکر کردن، تمرکز در مسایل لازم، بهداشت، ورزش و... از جمله اهداف درام در آموزش به حساب می آیند. البته نباید این نکته را فراموش کرد که وقتی درام به عنوان یک ماده و یا واحد درسی انتخاب می شود، تفاوت های ملموسی با شکل کاملا هنری آن دارد؛ زیرا که در شیوه ی آموزشی، معلم هدف خاصی را دنبال می کند که چندان منجر به تولید تئاتر نمی شود.
 
معلم بر اساس شناختی که از کلاس دارد، موضوعی را انتخاب کرده که این موضوع گاه از پیش تعیین شده و اجزای آن مشخص است و یا فی البداهه ساخته می شود و مجموعه ی کلاس با این موضوع هماهنگ می شود. به عنوان مثال، آلودگی هوا، ترافیک، رفتار در خانواده و... و به این ترتیب، معلم با آگاهی از شرایط روحی- روانی دانش آموزان، آنها را در یک بازی نمایشی درگیر کرده و موضوع، به طور غیر مستقیم به دانش آموزان، آموزش داده می شود.


 

۸- نکات ضروری در نمایش درمانی با کودکان

در نمایش درمانی با کودکان ضروری است تا گروه، همواره به نکاتی به شرح زیر دقت کند تا تأثیر گذاری بیشتری بر مخاطب داشته باشد:
 
۱- در نمایش درمانی با کودکان باید به وجهه ی ناگهانی و غیر منتظره بودن توجه داشت، زیرا کودکان از غافل گیری لذت می برند.
 
۲- در نمایش درمانی با کودکان باید به ورود یک شخصیت جدید یا بازگشت ناگهانی شخصیتی دیگر در فرآیند نمایشی توجه داشت.
 
۲- توجه به امر بداهه سازی و یک فکر تازه از دیگر وجوهی است که در نمایش درمانی با کودکان کمک کننده است.
 
٣- توجه به وقفه ی ناگهانی در اجرا.
 
4- استفاده از طرح سوژه های نمایشی جدید.
 
5- توجه به دگرگونی های جادویی ع ورود شخصیتی در حال صحبت با نمایش.
 
۷- پرسش و سوالات ناگهانی از مخاطب و چیزهایی از این دست می تواند ما را در فرآیند نمایش درمانی با کودکان یاری دهد.
 
۸- توجه به عنصر طنز، تکنیکی مهم در نمایش درمانی با کودکان محسوب می شود، زیرا آنها به خندیدن علاقه ی زیادی دارند.
 
۹- در نمایش درمانی با کودکان، باید توجه داشت که اگر نمایش در ذهن آنها، واقعی و کاملا باورپذیر جلوه نماید، به این معناست که شخصیت ها برای آنها بیش از حد جالب توجه بوده است و باید در این امر دقت لازم را کرد تا مرز بین واقعیت و توهم داستانی رعایت شود.
 
۱۰- در نمایش درمانی با کودکان گاهی اوقات وجود رگه هایی از خطر در یک کار می تواند بسیار موثر باشد.
 
۱۱- هم چنین در اکثر نمایش های کودکان، زبان، واسطه ی اصلی برقراری ارتباط است. به همین دلیل باید زبان نمایشی ساده و در عین حال با معنی باشد.
 
۱۲- در نمایش درمانی با کودکان اگر چه اهمیت زبان در صحنه، مورد تأکید است، اما نباید فراموش کرد که سکوت نیز می تواند بسیار موثر باشد. گاه یک صحنه ی پر تحرک، بدون استفاده از هیچ گفت و گویی بسیار کارآمدتر از به کاربردن واژه ها ست.
 
۱۳- در نمایش درمانی با کودکان توجه به مشارکت همگانی در اجرا باید مد نظر گردانندگان قرار گیرد. مشارکت جویی، قابلیت مهمی در نمایش درمانی با کودکان است، اما به کارگیری آن کاملا اختیاری است. در بعضی از نمایش ها، ممکن است استفاده از مشارکت مخاطب، با روند داستان بی ارتباط و نابه جا باشد. البته مشارکت مخاطب در اجرا، همواره به معنای دخالت مستقیم او در روند نمایش نیست، بلکه همراه بودن و بروز انرژی مثبت به گروه خود یک مشارکت محسوب می شود.
 
۱۴- می توان برای جلب کودکان و همراهی شان با نمایش از آنها نظرخواهی کرد. استفاده از تمایل دیگران برای کمک کردن به اجرا می تواند به مشارکت گسترده منجر شود، اما هدایت چنین مشارکتی باید در ترتیب رفتارها و بازی کودکان تمرین شده و آمادگی لازم در این خصوص وجود داشته باشد.
 
۱۵- گاه کودکان در اجرا، حضورعروسک ها را دوست دارند. از عروسک های دست کشی گرفته تا میله ای، سایه ای و عروسک های بزرگ و کوچک می توانند ما را در اجرا یاری کنند.
 
۱۶- گاه لطافت متن ها، شخصیت پردازی های دقیق، طراحی جالب و مهارت بسیار عروسک گردان ها در این آثار باعث می شود تا گروه تقریبا فراموش کند که شاهد تماشای عروسک ها است.
 
۱۷- دست یافتن به غیر ممکن ها از طریق بازی های جادویی و شعبدهای، دارای ماهیتی نمایشی است، در نتیجه، داستانی که جادو بخشی در طرح آن است، می تواند نمایش مناسبی برای کودکان باشد.
 
۱۸- گاه استفاده از به اصطلاح وردها، دگرگونی ها، بزرگ شدن ها و کوچک شدن های شخصیت های نمایشی می تواند برای رسیدن به نتایج مفید، مورد استفاده قرار گیرد. مثلا داستان های جدید و قدیم، لوبیای سحرآمیز، شربت های جادویی، لامپ های اسرار آمیز، زنگ های جادویی، قالیچه ی پرنده عجیب، قلموی سحرآمیز، ساحره ها و جادوگران، پریان و افسونگران، همگی می توانند برای خلق اثری جذاب، مفید و موثر باشند. نکته ی مهم در چنین نمایش هایی آن است که عمل جادویی واقعا دیده شود و فقط به حرف زدن از آن بسنده نکنیم.
 
۱۹- باید توجه داشت که کودکان تنوع رنگ را دوست دارند. اکثر آنها رنگ ها را مدت ها پیش از آن که خواندن و شمردن یاد بگیرند، می شناسند، بنابراین استفاده از رنگ های متنوع، روشن و شاد، بسیار موثر است.
 
۲۰- در نمایش درمانی با کودکان موسیقی و ترانه ها، تأثیر زیادی دارد، اما مهم این است که چنین تمهیداتی باید به پیش برد داستان کمک کند. از سوی دیگر، چنان چه ترانه ای در نمایش درمانی مورد استفاده قرار می گیرد، موسیقی و شعر آن بایدی برای مخاطب قابل فهم باشد.
 
۲۱- بهتر است به خاطر داشته باشیم که نمایش درمانی با کودکان هرگز نباید طولانی باشد. در مواقعی که پانتومیم، رقص، حرکت یا بازی بدون کلام، داستان را پیش می برند، باید در نمایش وقفه های پراکنده ای برای تأمل مخاطب و درک بهتر موضوع وجود داشته باشد.
 
۲۲- در نمایش درمانی با کودکان باید به تحرک جسمی و مهارت فیزیکی در کار دقت کرد. این عمل توجه کودکان را به خود جلب می کند آنها از این کار لذت می برند، اما از اجرایی که صرفا پانتومیم باشد، چندان استقبال نمی کنند.
 
۲۳- در نمایش درمانی با کودکان ما نباید به موضوعاتی بپردازیم که آنها را وحشت زده یا مضطرب کند.
 
۲۴- همواره در انتخاب موضوع مناسب، باید محدوده ی سنی را که هدف نمایش درمانی است، در نظر داشته باشیم.
 
۲۵- در نهایت اگر بخواهیم تمام اجزا و عناصر جذاب برای نمایش درمانی با کودکان را در یک کلمه جمع بندی کنیم، بهترین کلمه، نمایشی بودن است؛ نمایشی بودن به معنای استفاده از تمام امکانات نمایشی در مکان اجرا، تجربه ی فوق العاده ای در پی خواهد داشت.
 
البته اجزای اصلی که در این بخش به طور خلاصه بیان شد، قوانین قطعی نمایش درمانی با کودکان و نوجوانان نیستند، بلکه مجموعه ای از اطلاعات و دانشی محسوب می شود که مسیر را برای حرکت و اجرای نمایش درمانی با کودکان مساعد می سازد.
 

۹- نتیجه گیری

در این شیوه ی درمان غیر دارویی، آن چه که بیش از همه مورد توجه قرار می گیرد، یافتن راه حلی برای مرتفع ساختن مشکلات عاطفی شخص است. این شکل از نمایش بر عواطف «شخص اول» متمرکز است، به طوری که بر بخش های مختلف زندگی فرد(گذشته، حال و آینده) تمرکز کرده و سمت و سوی اصلی حرکت نمایش درمانگر بر بخش های عمیق عواطف فردی متمرکز است. آنچه که در نمایش درمانی بیش از همه به چشم می آید، آموزشی و عملگرایانه بودن است. تأکید بر درمانگری و توان بخش سازی و البته حل کردن مشکلات عاطفی از دیگر جنبه های مورد توجه در نمایش درمانی است که حیات فرد را در حال و آینده تحت تأثیر قرار می دهد. «تشخیص»، «درمان» و «پیشگری» از مهم ترین وجوه نمایش درمانی است که در تعاریف مختلف مورد توجه قرار گرفته است.
 
نمایش درمانی برای کودکان نوعی از هنر نمایشی توأم با خلاقیت است که گردانندگان آن در پی تولید نمایشی با کارکردهای درمانی و توان بخش سازی جنبه های کم رنگ شده و یا فراموش شده ی شخصیتی افراد هستند. نمایش درمانی هم برای نمایش گر و هم برای مخاطبانی که خود بخشی از پروسه ی بازی نمایشی به شمار می آیند، تأثیرگذار و آموزنده است.
 
نمایش درمانی، تماشاگر محور نیست؛ به این معنی که عموما برای دیده شدن تماشاگران به آن نحو که در تئاتر صحنه ای و رسمی، مرسوم است، اجرا نمی شود. در این شیوه ی درمانی، مرزی بین مخاطب و نمایشگر وجود ندارد و همه ی دست اندرکاران، در فرآیندی حضوری و در پروس های درمانی شرکت می کنند.
 
در نمایش درمانی، تلاش می شود تا با جلب مشارکت و تعامل نمایش درمانگر و گروه مددجویان، آن دسته از افرادی که به هر دلیلی دچار اختلالات روحی، روانی و رفتاری هستند به سمت اصلاح وضعیت موجود خود هدایت شوند. مهمترین کارکرد نمایش درمانی، در حوزه ی آموزش و تربیت کودکان ونوجوانان است که در این مقاله به برخی از جنبه های تأثیرگذار آن اشاره شد.
 
نمایش درمانی، فرآیندی گروهی است که در قالبی عمل گرایانه و سرگرم کننده و به روشی تعاملی، منجر به تخلیه و تعادل روحی و روانی کودکان می شود.
 
نمایش درمانی، یک نوع درمان کمکی است؛ پایه و اساس نمایش درمانی، بر بازی و بداهه پردازی بنا شده است که حاصل تعامل گروه با نمایش درمانگر است.
 
گستره ی ظهور و بروز نمایش درمانی، به نحوی عمومیت دارد که در کیفی سازی زندگی انسان ها می توان از دنیای کودکی تا کهنسالی از آن بهره گرفت.
 
نمایش درمانی درعینیت بخشی به خواسته های منطقی کودکان با نگاه و چشم اندازی روشن به آینده، درک درست زمان حال و با بهره گیری از نقاط قوت و رفع ضعف های گذشته ی شخصیتی، می توان ظرفیت های مطلوب و جدیدی را برای زندگی مطلوب متصور شد. بی شک نمایش درمانی می تواند نقش شایسته ی خود را در کیفی سازی زندگی کودکان ایفا کند، اگر ما بخواهیم.
 
پی‌نوشت‌ها:
1- مجید، امرایی - نمایش درمانی در مسیر تکامل،1387
2- بوعلی سینا. ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا، مشهور به ابوعلی سینا و ابن سینا و پور سینا (زاده ۳۵۹ هجری شمسی در بخارا، در گذشته ی ۲ تیر ۴۱۶ در همدان، ۹۸۰-۱۰۳۷ میلادی) پزشک و شاعر ایرانی و از مشهورترین و تأثیرگذارترین فیلسوفان دانشمندان ایران است به ویژه که آثارش در زمینه فلسفه ارسطویی و پزشکی اهمیت دارد. وی نویسنده ی کتاب «شفا» که یک دانشنامه ی علمی و فلسفی جامع است و «القانون فی الطب» یکی از معروف ترین آثار تاریخ پزشکی است. وی ۴۵۰ کتاب در زمینه های گوناگون نوشته است که شمار زیادی از آنها در مورد پزشکی و فلسفه است. جرج سارتن در کتاب «تاریخ علم» وی را یکی از بزرگترین اندیشمندان و دانشمندان پزشکی می داند. همچنین وی او را مشهورترین دانشمند ایران می داند که یکی از معروفترین ها در همه ی زمان ها و مکان ها و نژادها است.
3- ژاکوب لویی مورنو. او روان پزشک بود. در رومانی متولد شد، در وین زندگی و کار کرد و بالأخره در سال ۱۹۱۵ برای ادامه ی کار خود به آمریکا رفت. او هم دورهی فروید بود و تلاش خستگی ناپذیر و سرسختانه ای را در جداسازی اصول نمایش درمانی از اصول روانکاری به انجام رساند.
4- نظامی عروضی سمرقندی. وی نویسنده ی ایرانی سده ی ششم هجری و نویسنده ی کتاب چهار مقاله است. احمد بن عمر بن علی سمرقندی، مکنی به ابوالحسن، ملقب به نظام الدین یا نجم الدین و معروف به نظامی عروضی، از نویسندگان و شاعران قرن ششم هجری قمری است. او در اواخر قرن پنجم در سمرقند زاده شد. پس از کسب علوم مقدماتی در سمرقند، در سال های ۵۰۴ تا ۵۰۶ رهسپار خراسان شد. در سال ۵۰۶ در بلخ به خدمت عمر خیام و در سال ۵۱۰ در طوس به خدمت امیر معزی رسید. کتاب معروف خویش «مجمع النوادر» مشهور به «چهار مقاله» را در حدود سال های۵۵۲ - ۵۵۱ هجری قمری به نام ابوالحسن حسام الدین علی بن فخرالدوله مسعود، برادرزاده ی ملک شمس الدین محمد پادشاه غوری تألیف کرد.
5- سیده ملک خاتون یا شیریندخت اسپهبد رستم طبری معروف به ام الملوک از فرمانروایان آل بویه بود. او اولین زن حکومت گر شیعی مذهب در تاریخ ایران بود. او از خاندان باوندیان طبرستان بود. او همسر فخرالدوله دیلمی و هم چنین مادر دو تن از شاهان آل بویه به نام های شمس الدوله دیلمی و مجدالدوله دیلمی بود. پس از مرگ همسرش در شعبان ۳۸۷ قمری، دو پسر او به پادشاهی ری و همدان رسیدند و به سبب این که هنوز در سنین خردسالی به سر می برند، اداره ی امور و نیابت سلطنت به ملکه ی فخرالدوله واگذار شد. او از ماه شعبان سال ۳۸۷ هجری قمری تا مرگش در سال ۴۰۷ هجری قمری در عمل، حکومت را در دست داشت.
6- ژاکوب لویی مورنو، ۱۹۲۰
7- مجید، امرایی - نمایش درمانی در مسیر تکامل،1387
8- همان، 1389
9- بلانر، هوارد - تئاتر درمانی روان درمانی با شیوه های نمایش، ۱۹۳۲
10- یالوم ، ۱۹۳۴
11- بیلانسکاو، ۱۹۳۵
12- گلدمن ، ۱۹۳۷
13- مجید، امرایی - نمایش درمانی در مسیر تکامل، ۱۳۸۶
14- همان، ۱۳۸۹
15- همان
16- مجید، امرایی - نمایش درمانی در مسیر تکامل، ۱۳۸۸
17- همان، ۱۳۹۰
18- همان، ۱۳۸۸
19- همان، ۱۳۸۷
 
منابع:
۱- ابن نظامی عروضی سمرقندی، احمد ابن عمر - چهار مقاله، انتشارات جامی، ۱۳۹۱
۲- جامی، عبد الرحمان هفت اورنگ - انتشارات فارسی کتاب، ۱۳۹۱
3- مجید، امرایی - نمایش درمانی در مسیر تکامل، انتشارات دانژه، ۱۳۸۹
۴- بلانر، هوارد - تئاتر درمانی روان درمانی با شیوه های نمایش، برگردان حسن حق شناس و حمید اشکانی، انتشارات رشد، ۱۳۷۰
5- پایگاه اطلاع رسانی تئاتر درمانی (دراما محله)، بخش مقالات و یادداشت ها، www.dramamahaleh.com
 
منبع: گفتارهای و نوشتارهای از تئاتر کودک و نوجوان، به اهتمام: بهزاد صدیقی، نوسینده: مجید امرایی، ناشر: کانون پرورش  فکری کودکان و نوجوانان، چاپ اول، تهران، 1393ش، صص 119-99